یکی از عواملی که همیشه با آن دست به گریبان هستید و نیاز مالی آن را دوچندان می کند، کار و شغل مورد نظر است، همه ما به یاد داریم که با طی چه مراحلی وارد بازار کار پس از اتمام تحصیلات دانشگاهی شدیم، در آن زمان راه های زیادی را امتحان کردید تا کار مناسب خود را پیدا کردید و حتی در یک سطح پایین تر نیز به عنوان کارآموز کارکردید.... حال همین مراحل را در کانادا در ابتدای امر (حداقل در 3تا 6 ماه اولیه) پیش رو دارید. سختی آن مهم نیست، مهم رسیدن به هدفی است که با اقدام به مهاجرت به دنبال آن هستید(آینده خوب، تحصیل فرزندان و امنیت اجتماعی و ....)
اصولا وقتی برای مهاجرت کانادا اقدام می کنید، نباید موضوع یافتن شغل متناسب با تجربه و تخصصی که دارید، به عنوان یک اصل مطرح باشد و اینکه آیا بازار کاری برای رشته شما وجود دارد یا خیر؟ به هر حال شما خواهید توانست پس از ورود به کانادا یا در رشته خودتان و یا هر رشته دیگر، اشتغال یابید و یا اینکه مجبور به گذراندن دوره های تکمیلی به همین منظور گردید.
بیشترین نیروی کار کانادایی در بخش خدمات مشغول هستند و سهم بخش تولید تنها 15% است . بیش از 55% مهاجرین را افراد بین 22 تا 44 سال تشکیل می دهند و طبیعی است که همه آنها به دنبال یافتن شغل برای امرار معاش خود باشند. نرخ بیکاری در کانادا حدود 7% است. پیش از این وضعیت مهاجرین از نظر شغلی به مراتب بهتر از الان بود.
به هر حال می توان گفت بزرگترین مشکل هر تازه واردی یافتن شغلی است که او را در مقابل هزینه های اقامت تأمین نماید. باید آماده باشید که در ابتدای اقامت در کانادا از جایگاه فردی و شغلی خود در ایران پایین بیایید و صرفا به کسب درآمد فکر کنید. کسی هم به شما خرده نمی گیرد.
2 شرط عمده همیشه مانع یافتن شغل مناسب است:
1- زبان
2- سابقه کار کانادایی
البته برای کار کردن در کانادا حتما باید کارت بیمه اجتماعی یا SIN Card داشت. این کارت در ابتدای ورود به کانادا به عنوان مهاجر برای شما صادر می شود.
مراحل یافتن کار:
جستجو در سایت های کاریابی
استفاده از نظرات دوستان خود و مهاجرینی که طی سال گذشته وارد کانادا شده اند
مراجعه به مراکزی نظیر YMCA و مشورت با آنها
تهیه رزومه ( Resume )
تهیه نامه روی رزومه ( Caver Letter )
تقویت زبان
بررسی سایت های اینترنتی کاریابی و ارسال رزومه
بررسی روزنامه و ارسال رزومه
مراجعه مستقیم به سایت سازمانها و تکمیل فرم درخواست شغل
بررسی نشریات فارسی زبان و تماس تلفنی با استخدام کننده
شرکت در مصاحبه شغلی در صورت دعوت
چگونه یک رزومه خوب آماده کنیم؟
در این فایل نکات و ریزه کاریهای تهیه رزومه ( یا به قولی CV ) و نامه روی آن ( Cover Letter ) آمده است حتما مطالعه نمایید.
تقویت زبان:
دانستن زبان (انگلیسی-فرانسه) برای کارکردن در کانادا اجباری است، در این زمینه حتما سطح حود را در ایران بالا ببریدو حتی المقدور مدارک IELTS یا TCF را بگیرید.
دانش بالای زبان بزرگترین اعتماد به نفس را به شما در زمینه یافتن شغل می دهد. توصیه می شود اگر به زبان خود اطمینان ندارید هر چه سریعتر در دوره های رایگان تقویت زبان شرکت کنید تا با اطمینان به جستجو بپردازید.
بطور کلی حرف اول در بازار رقابت یافتن شغل ، توانایی زبان انگلیسی است.حتی اگر دارای رزومه قوی باشید، اگر در جلسه مصاحبه شغلی نتوانید خوب ظاهر شوید، از رقبا عقب می افتید.
کارهای یدی:
به فکر کارهای به قول معروف یدی باشید.کارهای دفتری به زبان و سابقه کافی نیازمند است اما شما سریعتر می توانید خود را با کارهای مثلا فنی ، هنری و خدماتی هماهنگ کنید و پس از کسب تجربه کم کم کار خود را تغییر دهید.
بسیاری از فروشگاه های زنجیره ای معمولا بر روی شیشه در ورودی خود آگهی روزانه درباره نیروهای مورد نیاز خود نصب می کنند و در بخش پذیرش همان فروشگاه نیز، رزومه از داوطلبان دریافت می شود.
دوره های کوتاه مدت:
اگر لازم باشد علاوه بر زبان یک دوره کوتاه مدت فنی و غیره نیز بگذرانید حتما این کار را بکنید خیلی به درد می خورد.
نمایشگاه های کاریابی:
با جستجوی مداوم در اینترنت در جریان زمان برگزاری نمایشگاه های کاریابی در شهر خود قرار گیرید. در این نمایشگاه ها چندین شرکت و سازمان مختلف، به عرضه فرصت های شغلی خود می پردازند.
هنگام رفتن به اینگونه نمایشگاه ها چندین نسخه از رزومه خود را نیز همراه داشته باشید.
روزنامه ها:
همه روزنامه ها بخش هایی برای آگهی استخدام دارند که می توانید به آنها هم مراجعه نمایید مثل روزنامه های زیر:
Toronto Star
Globe and Mail
Toronto Sun
روزنامه های فارسی نیز از فروشگاه های بزرگ ایرانی قابل دسترس هستند.
دوستان و آشنایان:
اگر از کسانی باشید که علاقمند به ارتباط با ایرانیان مقیم باشد، می توانید از طریق آشنایان و دوستان جدید به دنبال کار باشید. یا حتی دوستان غیر ایرانی که می یابید.
شغل آزاد و تجارت:
برخی مایل هستند کسب و کار شخصی خود را راه اندازی کنند که باید به همین منظور ضمن مشورت با سایر افراد، مراحل ثبت یک شرکت کوچک را بگذرانند تا از وام ها و حمایت های لازم بهره مند شوند
مصاحبه شغلی:
معمولا افراد کمی برای مصاحبه دعوت می شوند . در صورت دریافت دعوتنامه بهتر است دقیقا در ساعت معین در جلسه حضور یابید. تا آنجا که امکان دارد خوش پوش باشید و لباس کاملا رسمی بتن کنید؛ لبخند بزنید و با کمال ادب و نزاکت به چشمان مصاحبه گران مستقیما نگاه کنید و فقط به سئوالات مطرح شده پاسخ دهید و از توضیحات اضافی و بی مورد خودداری کنید. بدانید که همیشه اولین برخورد در ذهن همه افراد باقی خواهد ماند پس با قاطعیت و با اعمتاد بنفس کامل صحبت کنید و نشان دهید که در کار خود ماهرید. از تظاهرخودداری کنید؛ دستپاچه نشوید و فقط خودتان باشید.
همیشه در آخر مصاحبه از شما خواهند خواست که اگر سئوالی دارید مطرح کنید؛ بنابراین از قبل چند سئوال آماده داشته باشید که نشانگر دقت شما باشد.
توصیه ها:
قبل از مهاجرت، خود را برای یافتن شغل آماده کنید:
معمولا مهاجران چه ایرانی و چه خارجی، بدلیل عدم آشنایی با بازار کار کانادا، در بدو ورود، شروع به ارسال رزومه به شرکت های مختلف می کنند ، اما در حالی که خود را واجد شرایط بسیاری از فرصت های شغلی می دانند، هیچگاه برای مصاحبه دعوت نمی شوند.
چون به همه گفته می شود که باید تحصیلات یا سابقه کار کانادایی داشته باشید، پس از مدتی از جستجو برای شغل تخصصی منصرف می شوند و برای تأمین هزینه های زندگی، به کارهای ساده روی می آورند.
دیده شده که خیلی ها بمرور به همان شغل عادت کرده و از خیر جستجو برای شغل تخصصی خود می گذرند.
طبیعتا نباید انتظار داشت درحالیکه خیلی از متولدین کانادا، در صف رسیدن به یک شغل هستند، تازه واردین بتوانند بدون مشکل صاحب آن شوند.
اما می توان در مدت انتظار برای مهاجرت ، ضمن آشنایی با بازار کار کانادا و دیدگاه های کارفرمایان، دوره ابتدایی مذکور را سریع تر طی کرد:
تخصص نه مدیریت:
بسیاری از ایرانیان سوابق درخشانی در پست های مدیریتی داخل کشور دارند، بطوریکه چندین فرد متخصص در رشته های گوناگون، زیر دست آنان کار می کنند. باید توجه داشت، در کانادا، از یک مهاجر انتظار مدیریت ندارند. اینجا باید متخصص باشید نه مدیر!
مثلا اگر یک شرکت رایانه ای را می چرخانید یا مدیر یک پروژه هستید، اینجا دیگر باید آستین ها را بالا بزنید و همانند یک کارشناس کار کنید. بنابراین باید جزئیات کار در رشته خود را بدانید.
تخصص نه سابقه کار:
در ایران ما چندین جای مختلف کار کردیم و اکثرا در رده های خوب. اینجا اول از توانایی شما می پرسند بعد سابقه کار. پس انتظار نداشته باشید سابقه کار غنی شما کمکی برایتان باشد. باید توانایی های خودتان را با نیاز کارفرما هماهنگ کنید. گذشته خود را فراموش کنید . اینجا یک فرد جدید هستید و باید آزمایش شوید.
استانداردهای کانادایی:
مدرک تحصیلی و سابقه کار شما هر چه باشد، باید برای یافتن کار در اینجا، توانایی های خود را مطابق استانداردهای شغلی کانادا تنظیم کنید. اگر رشته شما نیاز به مجوز (License) دارد ، باید از همین الان به دنبال اخذ آن باشید، منابع لازم را تهیه کنید و امتحانات مربوطه را اگر امکانش باشد، بگذرانید.
سایت اداره منابع انسانی کانادا، لیست شغل هایی که نیاز به مجوز را دارند بیان کرده(از جمله پزشکی، پرستاری، امور فنی مثل برق لوله کشی و غیره).
اگر هم نیاز به مجوز نباشد، باید ببینید روش کار در شرکت های اینجا چگونه است؟ از چه ابزار و نرم افزارهایی استفاده می شود؟ منابع و استانداردهایشان چیست؟ چه فرقی با استانداردهای ایران دارد؟
اگر لازم باشد حتما چند دوره آنلاین بگذرانید.
توانایی ارائه مطلب و پروژه(Presentation):
ضعف اصلی متخصصان ایرانی در شیوه ارائه دانش خود به دیگران است. خارجی ها یک دهم دانش ما را به زیبایی ارائه می کنند، اما ما عاجز از حضور در یک جلسه نیم ساعته هستیم. در پست قبلی گفتیم که زبان نقش اصلی را در یافتن شغل ایفا می کند، اینجاست که شما باید توانایی ارائه ( یا present) کردن مطالب، طرح ها و پروژه های خود را داشته باشید. پس از همین الان مرتب در این زمینه تمرین کنید و اگر لازم باشد نوارهای ویدئویی لازم را تهیه کنید یا دوره بگذرانید و پروژه ها و کارهای قبلی خود را ترجمه و برای گروه فرضی ارائه کنید.
یک رشته را انتخاب کنید:
اگر در ایران مرتب از این شاخه به آن شاخه می پریدید، یا از هر رشته و موضوعی در حد نیاز برداشت می کردید، تصمیم بگیرید در یک رشته که بیشترین علاقه و توان را دارید خبره شوید. اصرار نداشته باشید، ده ها مورد توانایی را ردیف کنید تا کارفرما را تحت تأثیر قرار دهید. بلکه یک رشته را با تمام جوانب آن یاد بگیرید و بقیه را تنها به عنوان امتیاز جانبی در نظر بگیرید.
نیاز کارفرما را به دقت بررسی کنید:
با مراجعه به این لینک مربوط به بانک شغل یابی کانادا، به دنبال شغل مورد نظر خود بگردید، پس از آن مشخصا فرد مورد نظر را که از سوی کارفرما ارائه شده بدقت بخوانید و ببینید آیا همه درخواست های آنها شامل شما می شود؟ اگر نه سریع دست بکار شوید و نقاط ضعف خود را بپوشانید.
دوره های جدید بگذرانید:
اگر فارغ التحصیل رشته های علوم پایه یا انسانی هستید، یا فقط دیپلم دارید(بخصوص برای خانم ها) حتما چند دوره فنی هنری مناسب را بگذرانید و استاد شوید، مثل : کتابداری، رایانه، تایپ و اپراتوری انگلیسی، تسلط به برنامه های مایکروسافت مثل Word، Excel و Access، آشنایی با گرافیک رایانه ای مثل فتوشاپ و Corel Draw، ...
توانمندی های ورزشی و هنری خود را تکمیل کنید:
اگر در رشته های ورزشی یا هنری تبحر دارید، حتما سعی کنید به مرحله استادی یا درجه یک برسید، مثل شنا، نجات غریقی و سایر رشته ها. و همچنین موسیقی، گرافیک، کارهای دستی و غیره.نمونه کارهایتان را هم با خود بیاورید.
توصیه نامه ها را فراموش کنید:
دیپلم های افتخار ، بخصوص از نوع بین الملل آن ، البته در شرایط مساوی با دیگران، چیزهای بدرد بخوری هستند ، ترجمه آنها را به همراه داشته باشید. اما توصیه نامه های مدیران و وزرا و غیره اینجا ارزشی ندارد.
اهمیت یادگیری زبان برای یافتن شغل:
دوره چند ساله انتظار برای رسیدن نوبت مصاحبه مهاجرت شاید به نظر طولانی بیاید ، اما در حقیقت بهترین فرصت برای شما جهت آماده کردن خود و موفقیت سریعتر در کلیه امور زندگی در اینجا بحساب می آید.
خیلی ها که هم اکنون در کانادا بسر می برند، از اینکه در هنگام حضور در ایران برخی امور مهم را انجام ندادند بسیار پشیمانند ، چون دوندگی روزمره و کسب درآمد برای گذران زندگی، آنقدر وقت مهاجران را می گیرد که کمتر فرصتی برای کارهای دیگر پیدا می کنند.
این دوره انتظار خیلی سریع می گذرد ، زودتر از آنچه که فکر می کنید، همانطور که برای ما گذشت.
پس وقت را تلف نکنید و سریع دست بکار شوید:
اولین و آخرین و مهمترین کار: زبان ..زبان ..زبان...!
درباره آموزش زبان هر چه بگوییم کم است. اگر با توانایی ناکافی زبان به کانادا مهاجرت کنید، ضرر آن را در نیافتن شغل مناسب، جرأت نکردن به ورود به جامعه کانادایی و اتصال دائم به جامعه ایرانی، عدم آشنایی با رموز موفقیت، عدم آشنایی به قوانین و دفاع از حقوق خود، اتلاف وقت بسیار و هدر رفتن سرمایه اولیه بدلیل شرکت در کلاس های زبان و خیلی موارد دیگر خواهید داد.
وقتی در ایران به شما بگویند ، انگلیسی ات چقدر خوبه! یعنی در ابتدای راه هستید! و باید ادامه دهید تا توانایی خود را تکمیل کنید.
چطور بدانیم زبان ما خوب است یا نه؟ حتی اگر مدرک دانشگاهی زبان هم د اشته باشید دلیل بر کافی بودن اطلاعات شما نیست.
اولین کاربرد توانایی زبان، یافتن شغل خوب است:
* تصور کنید اگر رزومه پربار شما مورد موافقت قرار گرفت، آمادگی شرکت در مصاحبه استخدامی را دارید؟..
* آیا می توانید از رقبای چینی و هندی خود که بخوبی انگلیسی حرف می زنند پیشی بگیرید و آن شغل را تصاحب کنید؟..
* اگر همانجا از شما خواستند متن خاصی را بنویسید، چقدر غلط املایی و دستوری خواهید داشت؟…
* اگر چند سوال سوال تخصصی در مورد رشته کاریتان بپرسند، آنقدر به اصطلاحات مربوطه تسلط دارید که دنبال لغت نگردید؟
* چند کتاب زبان اصلی درباره رشته تخصصی خود مطالعه کرده اید؟
* اگر برای شغلی که با ارباب رجوع طرف است ، درخواست کنید ، آنقدر اعتماد بنفس دارید که نماینده شرکت مذکور باشید؟..
* می توانید در جلسات داخلی شرکت و در حضور مسئولین اظهار نظر کنید؟..
* اگر از شما بخواهند یک گزارش کوتاه از جلسه یا رویداد خاصی را آماده کنید، چقدر طول خواهد کشید؟
* تاکنون چقدر در اینترنت، اطلاعات انگلیسی مربوط به رشته کاری خود را در کانادا یافته و مطالعه کرده اید؟
اینها فقط موارد مربوط به شغل بود . البته شرایط دیگری نظیر سابقه کار کانادایی یا تحصیلات کانادایی هم در یافتن شغل مؤثر است اما ما فرض را بر مناسب بودن رزومه شما گذاشتیم.
در زندگی روزمره ، نظیر خرید، مکالمات تلفنی، بانک، امور منزل و غیره نیز توانایی زبان شما را سریعتر با محیط جدید وفق می دهد.
چه بسا هموطنانی که سال ها در اینجا اقامت دارند و هنوز انگلیسی را شکسته بسته حرف می زنند!
برای همه امور زندگی، انواع فرم ها، بروشورها و راهنماها به شما داده می شود که در آن حقوق شما به عنوان مشتری قید شده است. بی حوصلگی ما ایرانیان نسبت به خواندن این متون، بارها باعث ضررهای هنگفتی می شود.