زمینه های کارآفرینی و حمایت دولت از کارآفرینان در کانادا

بازدیدکنندگان : 36330 نفر 1393/06/22
زمینه های کارآفرینی و حمایت دولت از کارآفرینان در کانادا

Entrepreneurship

زمینه های کارآفرینی و حمایت دولت از کارآفرینان در کانادا

 مقدمه

همواره یکی از ابزارهای کارآفرینی حمایت دولت با تاسیس مراکز انکوباتور یا تامین بودجه برای کارآفرینان بوده است. کانادا همیشه در این زمینه مقام اول را داشته . در خبرهای گذشته نیز مطالبی را مانند :

اشتغال زایی در کانادا توسط بنگاه های کوچک و زود بازده

کانادا سرآمد کارآفرینی زنان نسبت به دیگر کشورها

انکوباتورها و توسعه کارآفرینی در کانادا و ایران

ارائه نمودیم. کارآفرینی برای پویایی متناوب اقتصاد بازار مدرن ضروری است و تعدد شرکتهای جدید میتواند رقابت و رشد اقتصادی را فزونی بخشد. در این زمینه بررسی جامع فعالیت کارآفرینی، بصورت یک مطالعه گسترده طولی، میتواند عوامل تعیین کننده وابسته به زمان و یا فاکتورهای مستقل در جهت ایجاد بنگاه اقتصادی را مورد شناسایی قرار داده و رابطه چنین مضمونی را با رشد اقتصادی و کاهش فقر بررسی نماید.

علاوه بر این، از نقطه نظر یک مضمون اقتصاد تکاملی و در حال تحول، تحقیق جدید اذعان کننده آن است که ناهمخوانیها و نابرابریهای رشد اقتصادی بین کشورهای پیشرفته و کشورهای کمتر توسعه یافته میتواند دقیقا بواسطه رشد فعالیتهای کارآفرینی محدودترشده باشد. کشور کانادا در زمره کشورهائی قرار دارد که ضمن توسعه و

استقرار یکی از قویترین زیرساختهای کارآفرینی و نوآوری در دنیا، باعث جذب و اشتغال وسیع مغزهای مهاجر گردیده که در این مقاله نگاهی به ریشه های موفقیت کانادا در این زمینه خواهیم داشت.

 فرم ارزیابی مهاجرت کانادا موسسه گنجی

کارآفرینی یعنی :

 کارآفرینی، کلمه ای است جدید که از معنی کلمه اش نمی توان به مفهوم واقعی آن پی برد. این واژه به جای کلمه  Entrepreneurship به کار می رود که در اصل از کلمه فرانسوی Entreprender به معنای متعهد شدن بر گرفته است. بنابر تعریف واژه نامه webster کارآفرین کسی است که متعهد می شود یک فعالیت اقتصادی را سازماندهی، اداره و توسعه نماید. بعضی از دانشمندان نظیر شومپیتر، کارآفرین را مهمترین عامل توسعه اقتصادی دانستهاند. وی معتقد است کارآفرین یک مدیر صاحب فکر و ابتکار است که همراه با خالقیت، ریسک پذیری، هوش، اندیشه، و وسعت دید، فرصتهای طالیی می آفریند. او قادر است که با نوآوریها تحول ایجاد کند و یک شرکت زیان ده را به سوددهی برساند.

 

تا دهه 1980 سه موج وسیع ، موضوع کارآفرینی را به جلو رانده است.

موج اول: انفجار عمومی مطالعه و تحقیق در قالب انتشار کتابهای زندگی کارآفرینان و تاریخچه شرکتهای آنها، چگونگی ایجاد کسب و کار شخصی و شیوههای سریع پولدار شدن میباشد. این موج از اواسط دهه 1950 شروع میشود.

موج دوم: این موج که شروع آن ازدهه 1960 بوده شامل ارائه رشته های آموزش کارآفرینی در حوزههای مهندسی و بازرگانی است که در حال حاضر این حوزهها به سایر رشتهها نیز تسری یافته است.

موج سوم: این موج شامل افزایش عالقمندی دولتها به تحقیقات در زمینه کارآفرینی و بنگاههای کوچک، تشویق رشد شرکتهای کوچک و انجام تحقیقات در خصوص نوآوریهای صنعتی میشود که از اواخر دهه 1970 آغاز شده است.

 

 

تجزیه و تحلیل اطلاعات کارآفرینی توسط بانک جهانی

 روال بررسی کارآفرینی گروه بانک جهانی طی سال 2008، مجموعه ای جدید از شاخصها را ارائه نمود تا رابطه بین ایجاد شرکتها، وضعیت سرمایه گذاری و توسعه اقتصادی را مورد مطالعه و بررسی قرار دهد. یافتههای اولیه نشان

دهنده این موضوع میباشند که سطح باالتر کارآفرینی به توسعه اقتصادی بیشتر، مشارکت بخش رسمی و طرز اعمال روالهای مدیریتی بهتر مربوط است. برای مثال کشورهایی که موانعی کمتر در ثبت شرکتها را تجربه می‌کنند از فساد کمتری رنج میبرند و به طور کلی شاهد درصد باالتری از ثبت شرکتها و ورود آنها بعرصه تجارت هستند. ما متوجه این موضوع شدیم که در 84 کشوری که تجزیه و تحلیل ما گنجانده شدهاند، شاخص کارآفرینی به صورت ثبت شرکتهای جدید و میزان ورود آنها بعرصه فعالیت ارزیابی میشود و این موضوع نیز به طوری مثبتی به رشد اقتصادی مربوط است. ممکن است این موضوع عنوان گردد که کشورهایی که کارآفرینی را تسهیل می‌کنند، شاهد افزایشی در رشد کلی اقتصادی و توسعه بخش رسمی میباشند. عالوه بر این، این موضوع نیز مطرح است که دورههای توسعه اقتصادی، بهرهوری و کارآفرینی را ترغیب می‌کنند.

 برای مثال افراد ممکن است قصد داشته باشند تا برای راه اندازی یک شرکت، امنیت شغلی خود را رها کنند، بر این اساس، آنها در صورتی که از اطمینان باالیی برخوردار باشند میتوانند در صورت موفق نشدن، کار دیگری بیابند.

امیدواریم بتوانیم با گذشت زمان به جمع آوری اطالعات درباره ایجاد شرکتها ادامه دهیم. این موضوع به ما فرصت خواهد داد تا درک بهتری از این مسئله داشته باشیم که بخش خصوصی چگونه در چرخههای شرکتی و مالی عمل

می‌کند. محدودیتهای دادههای اخیر قابلیت تعیین طول عمر و رشد شرکتها، بر مبنای مشاهده ارزیابی آنها، را محدود میسازد. عالوه بر این شاخصهای کارآفرینی میتوانند برای تکمیل شاخصهای دیگر گروه بانک جهانی- مثل

شاخصهای انجام کار- در توسعه توصیههای سیاسی به منظور ارتقای رشد و توسعه بخش خصوصی به کار روند.

 عالوه بر این، اطلاعات جمع آوری شده میتوانند پایه ای برای مطالعات بیشتر در زمینه اکولوژی شرکت باشند. برای مثال، توزیع شرکتها در هر بخش میتواند برای تحقیقی عمیقتر مورد استفاده قرار گرفته که هدف آن پاسخگویی

به سواالتی از این قبیل است: تشکیل چه نوع شرکتهایی در محیطهای چالش برانگیز راحتتر است، کدام بخشها به یکدیگر وابسته هستند و کدام بخشها بیشتر به توسعه اقتصادی کشورها کمک می‌کنند. علاوه بر این روند جمع آوری

اطلاعات به ابزاری ارزشمند برای تشخیص محیطهای تجاری تبدیل شده است.

برای مثال تماس مستقیم با دادههای ثبت شرکتها در بیش از 125 کشور به ما در فهم بهتر مشکالتی کمک می‌کند که کارآفرینان هنگام ایجاد یک شرکت با آن روبرو میشوند و نیز اثر چارچوبهای سازمانی و تکنولوژیکی مضامین ثبت در

سهولت راه اندازی یک شرکت را مشخص میسازد.

 

 

مولفه های اساسی توسعه کارآفرینی

 کارآفرینی، جستجو فرصتهای بالقوه اقتصادی، تعیین آنها، تدوین راهبرد خالق و نوآورانه برای بهرهبرداری از آنها، سازماندهی و مدیریت منابع برای رسیدن به اهداف راهبرد است.

 تدوین یک راهبرد خالق و نوآورانه برای بهرهبرداری از فرصتها، مستلزم خطرپذیری و استفاده از دستاوردهای علمی در زمینه منابع و مواد تولید، روشها، سازمان و محصوالت )کاال و خدمات( است و بنابراین این مؤلفه کارآفرینی نیز

نقش دولتهای ایالتی و فدرال کانادا را به همراه سازمانهای توسعه منطقه ای نشان میدهد که عالوه بر حمایت از پیشرفتهای علمی، انتقال هرچه بیشتر اطلاعات مربوط به این پیشرفتها به کارآفرینان و تأمین بستری مناسب که در

آن مخاطرات ناشی از کاربرد منابع، روشها، سازمان و محصوالت جدید به حداقل کاهش یابد را اثبات مینماید.

 مؤلفه آخر از کارآفرینی تجهیز، سازماندهی و مدیریت منابع در جهت علمی ساختن راهبرد است و در این جهت نیز یک راهبرد توسعه کارآفرینی نیازمند شفافیت و صراحت است. در راهبرد توسعه کارآفرینی در کانادا بخش عمدهای

از سیاستها و برنامهها معطوف به این جنبه از فرآیند کارآفرینی است.

کانادا از کشورهای عضو پیمان اقتصادی است که بزرگترین شریک تجاری آن ایاالت متحده آمریکا میباشد. مجاورت با یکی از قدرتمندترین نظامهای اقتصادی و وجود روابط دیری ً نه و گسترده اقتصادی با آن عمال و به طور تاریخی

رقابتیتر شدن اقتصاد کانادا جهت عدم استحاله در نظام اقتصادی ایاالت متحده آمریکا را به دنبال داشته است. رقابتیتر شدن هسته مرکز راهبرد کلی توسعه اقتصادی در کاناداست که در تمامی سطوح اداری بر ضرورت آن اتفاق نظر وجود داشته و در عین حال مبنایی برای توجه و بسط کارآفرینی در تمام ایالتها و فارغ از تفاوتهای منطقهای بوده است. بنابراین در کلیه برنامه های توسعه اقتصادی ایالتها و مناطق مختلف این کشور عناصر و اجزای زیر به عنوان

مؤلفههای مشترک قابل پیگیری میباشند:

1- سالم سازی، شفاسازی و افزایش کارآمدی بازار و عناصر آن.

 

2- توسعه علمی ـ فنی در زمینه صنایع با ارزش افزوده بالا نظیر فناوریّ اطلاعات و زیست و فناوری

3- ترویج و توسعه کارآفرینی به عنوان راهکار اصلی استفاده تجاری از دستاوردهای علمی و فنی در افزایش رقابتپذیری بازار و نظام اقتصادی

 

برای تعقیب این راهبرد تشکیلات مختلف دولتی در سطوح فدرال، منطقه ای، ایالتی و محلی به همراه بخش خصوصی این کشور چتری حمایتی تحت عنوان مجمع صنعت ایجاد نموده اند، کلیه سیاستها و برنامه های توسعه و از آن جمله سیاستهای توسعه کارآفرینی توسط این مجمع هماهنگ شده و توسط هر یک از اعضاء مسئول به اجرا گذاشته میشود.

 

1-  راهبرد توسعه کارآفرینی در کانادا

 کانادا از کشورهای معدودی است که دارای یک راهبرد توسعه کارآفرینی در سطوح فدرال، منطقه ای و ایالتی است. هدف از اتخاذ این راهبرد سالمسازی،افزایش کارآمدی و رقابتیتر کردن اقتصاد این کشور، توسعه فنی ـ فن

و تجاری کردن دستاوردهای علمی ـ فنی از طریق ترویج نوآوری و توجه ویژه به کسب و کارهای کوچک به عنوان عاملین اصلی و پر تعداد در عرصه فعالیتهای اقتصادی است.

 راهبرد توسعه کارآفرینی در کانادا که از سوی سازمان همکاری و توسعه اقتصادی نیز به عنوان یک الگوی موفق برای سایر کشورها توصیه شده است،

مبتنی است بر:

• اصلاحات فرهنگی برای افزایش ارزشگذاری اجتماعی کارآفرینی

• اصلاحات ساختاری و تغییر در قوانین برای تسهیل فرایند کارآفرینی

• حمایت مالی ـ فنی ـ اطالعاتی و مدیریتی جهت تجهیز منابع برای کارآفرینان

 مؤلفههای اصلی راهبرد توسعه کارآفرینی در کانادا در این الگو، انگیزش افراد عمدتا از طریق رسانه های عمومی،

نظام آموزشی و برنامههای ویژهای نظیر اهدای جوایز ویژه به کارآفرینان دنبال میشود.

 علاوه بر نقش نظام آموزشی در تربیت انسانهای آگاه به کارآفرینی، برنامه های متعددی نیز در بیرون از نظام آموزشی برای آگاهسازی به اجرا گذاشته میشوند.

در مؤلفه آگاهسازی علاوه بر نظام آموزشی و رسانهها، ساز و کارهای اختصاصی نیز ایجاد میگردند که در ادامه گزارش مورد بررسی قرار خواهند گرفت.

 در این الگو تحقیق و نشر دانش به عنوان مؤلفهای از راهبرد است که افزایش فرصتهای اقتصادی برای بهرهبرداری توسط کارآفرینان را به دنبال دارد و بنابراین عالوه بر این‌که در انگیزش افراد برای کارآفرینی مؤثر است، به تقویت

ارتباطات بین عناصر مختلف و مؤثر در فرآیند توسعه میانجامد.

 خدمات حمایت از کسب و کارها نیز دقی ًقا با هدف توانمندسازی کارآفرینان و تجهیز منابع موجود جامعه برای استفاده از آنها توسط کارآفرینان ارائه شده و مجموعه آنچه تحت عنوان مثلت انگیزشی ـ مهارت ـ فرصت نامیده میشود به واسطه ایجاد نهادهای متناسب و تقویت ارتباطات بین نهادها هماهنگ میگردد.

در این نهادسازی و تقویت ارتباطات مشارکت بخش خصوصی الزامی است.

 

2- فرهنگ سازی و ترویج روحیه کارآفرینی

 ایجاد و تقویت ارزشها، نگرشها و رفتارهای کارآفرینانه، به طور کلی تحت عنوان فرهنگ سازی کسب و کار، از مولفه های اصلی استراتژی دولتها در توسعه کارآفرینی است. این هدف عمدتا در قالب سیاستها و برنامه های تشویقی -

ترویجی - آموزشی ودر کلیه سطوح و الیه های اجتماعی پیگیری می شود.  فرهنگ سازی موردنظر در بستری از همکاری دولت و بخش خصوصی صورت می گیرد. برنامه های متعددی در کشورهای مختلف و در زمینه فرهنگ سازی در جریان است. بخش اصلی بار فرهنگ سازی بر دوش نظام آموزشی و بخش دیگری از آن بردوش رسانه های جمعی است.

 نکته ای که در خصوص فرهنگ سازی مورد تاکید سیاستگذاران توسعه کارآفرینی درکشورهای توسعه یافته قرار دارد، طبیعت طوالنی مدت نتیجه گیری از این برنامه هاست.فرهنگ واقعی کسب وکار در یک فرآیند طولانی مدت صورت می گیرد و از برنامه های فرهنگی نبایستی نتایج آنی انتظار داشت. به همین خاطر و نیز به دلیل اینکه برگشت سرمایه گذاری در برنامه های فرهنگی اصوال برحسب آمار و ارقام مالی - پولی اندازه گیری نمی شود، شاخصهای قطعی برای ارزیابی برنامه های فرهنگی تدوین نشده اند. از نظر سازمانی، الگوی مورد عمل در کشورهای توسعه یافته، عدم تمرکز برنامه ها وفعالیتهای فرهنگ سازی در یک تشکیالت واحد بوده است. فرهنگ به دلیل پیچیدگیها وظرافتهای باطنی آن بیش از هر مولفه دیگری در استراتژی توسعه کارآفرینی نیازمندمشارکت اقشار و افراد است تا از طریق این مشارکت، امکان نهادینه کردن تنوعات فرهنگی و ارزشهای مثبت نهفته در خرده فرهنگها تامین شود.

 کشف مجدد کارآفرینی در سالهای اخیر و نقش دولت موجب شده است که جامعه سنگاپور کارآفرینی را بهتر بشناسد و در نظام آموزشی، الگوهای نقش هنوز هم به عموم مردم و به نسل جوان نشان داده می شوند. همچنین جوایز متعدد به کارآفرینان اعطا می شود و آنها از طریق رسانه های جمعی به عموم شناسانده می شوند.

نمونه برنامه های اعطای جوایز و معرفی کارآفرینان

عبارتند از:

• اعطا جایزه سال به کارآفرین نمونه توسط مرکز توسعه کارآفرینی دانشگاه تکنولوژی  Nanyang

• جایزه ویژه بیزینس تایمز و DHL برای شرکت کارآفرین نمونه سال

• پخش یک برنامه تلویزیونی در سال 1996 برای تشریح زندگی کارآفرینان برجسته

 

3- اصلاحات ساختاری و نهادسازی

منظور از اصالحات ساختاری عمدتا ناظر براصالح در قوانین، مقررات وچارچوبهای حقوقی حاکم بر ابعاد مختلف، تاسیس و راهبری کسب و کارهاست.مهمترین این قوانین عبارتند از: مقررات ثبت و تاسیس شرکتها و تعیین ماهیت حقوقی آنها و روابط موسسان، قانون مالیاتها و قوانین کار و قوانین رقابت.هدف از اصلاحات ساختاری در این کشورها اطمینان از انطباق چارچوب قانونی - حقوقی با نیازها و ضرورتهای توسعه کارآفرینی در مقاطع مختلف زمانی است و عمدتا باهدف بهبود فضای قانونی - حقوقی به نفع کسب و کارهای جدید، نوآور و در حال رشدصورت می گیرد. در این مولفه از توسعه کارآفرینی، اگرچه بار اصلی برنامه ها و فعالیتهای اجرائی بردوش نظام دولتی قرار دارد، اما خاستگاه اصالحات، تعامالت و مذاکرات منظمی است که بین دولت و تشکیالت و انجمن های کارآفرینان صورت می گیرد. بنابراین باافزایش میزان مشارکت اجتماعی در استراتژی توسعه کارآفرینی، داده های عینی تر وبیشتری برای انجام اصالحات الزم در مقررات و قوانین فراهم می گردد.

 در بین کشورهای مورد مطالعه، آمریکا و کانادا نسبت به سایر کشورها در اصالحات ساختاری جلوتر بوده و این موضوع به دلیل نظام فدراتیو حاکم بر آنهاست که امکان مشارکت دورافتاده ترین مناطق را نیز در اصلاحات ساختاری فراهم می آورد. آمریکا دارای یکی از مفصلترین الگوهای طبقه بندی کسب وکارست که برای منظورهای مختلفی همچون اخذ مالیات، شرکت در مناقصات دولتی، بهره مندی از وامها و اعتبارات دولتی منعطف بوده و برکارکرد

مورد انتظار انواع حمایتهای قانونی - حقوقی تاثیری مثبت دارد.  در خبری که در وب سایت ما(موسسه مهاجرتی گنجی) در مورد توسعه کسب و کارهای کوچک در کانادا درج کردیم این نوع حمایت ها را به تفضیل بیان نمودیم.

 در این مولفه از استراتژی توسعه کارآفرینی عالوه بر اصالحات ساختاری، نهادسازی نیز به عنوان عنصری الینفک مورد توجه است. تلقی عمومی در این گروه از کشورها نیازبه نهادهای متناسب برای پیگیری سیاستهاست و بنابراین نهادسازی مستمر در سطوح مختلف پیگیری می شود. جمع آوری بسیاری از ادارات و وزارتخانه های فدرال ومنطقه ای ایالتی در کانادا زیر چتر »IndustryPortfolio« مثالی از نهادهای فرابخشی است که در جهت توسعه کارآفرینی ضروری محسوب می گردد.

 به طور کلی رویکرد به توسعه کارآفرینی در کشورهای مورد مطالعه )بخشی - وظیفه ای = Secttoral - Functional( نبوده، بلکه از یک ماهیت )منطقه ای - چندبخشی = Regional - Multifunctional( برخوردار است. در این رویکرد برای توسعه کارآفرینی تشکیالتی فرابخشی سازمان داده می شود که وزارتخانه هاو ادارات فدرال و محلی مختلف در آن حضور داشته و در امر سیاستگذاری وبرنامه ریزی مشارکت دارند. بااین ترتیب مشارکت عمومی در تعیین اهداف و سیاستهاتضمین می گردد. در عین حال در ابعاد اجرایی برنامه ها و سیاستها می توان شاهد تمرکزگرایی در نهادهای مسئول بود. نهادها و تشکیالت اجرایی، سیاستها و برنامه های توسعه کارآفرینی در گروه کشورهای مطالعه از الگوی تقریبا یکسانی برخوردار است. دراین الگو مراکزی ایجاد می گردند تا به عنوان اولین ایستگاه مراجعه کارآفرینان، خدمات تعریف شده در برنامه های اجرایی توسعه کارآفرینی را به آنها ارائه می دهند.

این خدمات عموما در مولفه های مشاوره فنی - حقوقی - تجاری، آموزش و مشاوره مالی یا حمایت مالی - اعتباری است.

در سطح باالتری از این مراکز، تشکیالتی سازمان داده می شوند که در یک تقسیم بندی می توان آنها را دو دسته کرد. دسته اول تشکیالت سطح بالاتر،مراکزی هستند که خدمات اختصاصی برای گروههای خاص کارآفرینان نظیر زنان، جوانان، بیکاران، بازنشستگان، صادرکنندگان را ارائه می دهند و بنابراین در صورتی که کارآفرین متعلق به هریک از این اقشار در برآوردن نیازهای خود طی مراجعه به مراکزعمومی واقع در سطح قبلی ناکام بوده باشد، این امکان

فراهم می گردد تا مجددا و از زاویه ای اختصاصی تر خدمات مورد نیاز وی تامین شود. دسته دوم از تشکیالت سطوح مذکور، مراکزی هستند که از دانش فنی و نیروی انسانی کارآمدتری برخوردار بوده و برای برآوردن نیازهای کامال

اختصاصی کارآفرینان تشکیل می گردند. در یک مقایسه می توان کارکرد این تشکیلات سطح دوم را به رابطه پزشکان عمومی، یا پزشکان متخصص تشبیه کرد.

 عالوه بر اینها نهادسازی و اصالحات ساختاری با هدف تجهیز منابع مختلف جامعه و هدایت آنها برای توسعه کارآفرینی بوده، فرهنگ سازی و آموزش کارآفرینان در جهت تقویت توان و ظرفیت بهره برداری آنها از منابع تجهیز و

هدایت شده برای جوابگویی به فرصتهای اقتصادی صورت می گیرد و فصل مشترک و حلقه پیونددهنده این دو مولفه، انواع تمهیدات مالی و اعتباری و خدمات مشاوره ای است که در مراکز خدمات رسانی کارآفرینی سازمان داده می شوند.

 اولین بخش از خدماتی که در قالب استراتژی توسعه کارآفرینی برای کارآفرینان فراهم می شود انواع حمایتهای مالی - اعتباری است که به شکل اعطای وام یا اعتبار مستقیم،تضمین بازپرداخت وامها و اعتبارات مورد تقاضای کارآفرینان از بانکها و موسسات تجاری، تامین بخشهای خاصی از وامها و اعتبارات الزام و ارائه امتیازاتی دربازپرداخت ها است.

 

4- ایجاد موسسات آموزشی دولتی - خصوصی

به طور کلی از آنجا که در کشورهای در حال توسعه که دیگر کشاورزی نمی تواند اشتغال را برای جمعیت زیادی فراهم کند و از سوی دیگر فراگیر کارهای سودآور هم فقط برای عده ای معدود امکان پذیر است، به نظر می رسد که آموزش کارآفرینی راه حل مطلوبی برای مشکالت اشتغال و بهره وری در جامعه باشد.

تعداد وسیعی از مردم که درنقاط جغرافیایی متعددی پراکنده هستند، در این رابطه باید آموزش ببینند و هزینه آموزش آنها نیز نسبتا زیاد است. بنابراین، این سوال پیش می آید که واقعا این وظیفه از چه طریقی اجرا شود؟

 در اکثر کشورها، آموزش کارآفرینی از طریق نهادهایی انجام می شود که بعضا تحت نظارت دولت هستند. به عنوان نمونه در هند موسساتی مانند:

NIESBUS,EDI، موسسات آموزشی ایالتی، SISI در سطوح مرکزی، تلاشهای قابل ملاحظه ای برای اداره برنامه های کوتاه مدت و بلندمدت باتوجه به گروههای هدف مورد آموزش، صورت می گیرد و در حال حاضر تحقیقات و آموزش در این موسسات در سطح خوبی انجام می شود و عالوه بر آن آموزش کارآموزانی که می توانند در نقاط مختلف کشور کار کنند، اثربخشی این آموزش را دوچندان کرده است.

 موسسه توسعه کارآفرینی هند EDII بهعنوان یک موسسه معتبر ملی شناخته می شود که به آموزش کارآفرینان میپردازد. این موسسه که بانظارت دولت فعالیت می‌کند، از سوی موسسات مالی هند، بانک توسعه صنعتی هند، شرکت تامین مالی صنعتی هند، شرکت سرمایه گذاری و اعتباری هند و بانک ایالتی هند حمایت و پشتیبانی می شود. عالوه بر آن فرماندار گجرات نزدیک به 23 هکتار زمین در اختیار این موسسه قرار داده است.

 این موسسه پیشگام جنبش کارآفرینی در سراسر کشور هند به شمار می رود و این ایده را دنبال می کند که کارآفرینان لزوما کارآفرین متولد نمی شوند، بلکه کارآفرینی را باید ازطریق فعالیتهای مدون و مناسب آموزش داد. این ایده به نوبه خود به ارائه برنامه های متعددی برای آموزش کارآفرینی منجر شده است.

برنامه های موسسه توسعه کارآفرینی هند به حدی گسترده است که فقط با تالش وهمکاری اعضا انجام می شود. این موسسه با طیف وسیعی از سازمانها و موسسات متعهدبه توسعه کارآفرینی رابطه نزدیک داشته و برنامه های آن از سوی موسسات و نهادهای متفاوتی تحت پشتیبانی و حمایت قرار می گیرد.

اعضای هیات علمی این موسسه ازبهترین و مجربترین استادان دنیا بوده و در رشته خود دارای مطالعات، تحقیقات وتجربیات وسیعی هستند.

 

5- مراکز رشد کسب و کارهای کوچک

 انکوباتورها معموال فضایی با بخشهای کوچکتر هستند که این بخشهای کوچکتر فضای الزم برای پرورش کسب و کارهای جدید را فراهم می‌کنند. هدف از تاسیس انکوباتورها ی کسب و کار، افزایش نرخ تاسیس کسب و کارهای جدید و کاهش نرخ مرگ و میر کسب و کارها و تسهیل فرآیند رشد این کسب وکارهاست.

ایجا پرورشگاه یا بایستی توسط دولت صورت گیرد و یا با حمایت مالی و غیرمالی دولت و توسط بخش خصوصی با مشارکت دولت ایجاد گردد.

 روال کاری انکوباتور بدین صورت است که براساس معیارهایی نظیر توان اشتغالزایی، توان رشد سریع، میزان استفاده از تکنولوژی های نوین، وجود یا عدم وجودیک طرح توجیهی، ساختار مناسب، نوآورانه بودن طرح و نیاز به شروع آن، پرورشگاه اقدام به پذیرش کارآفرینان می کند. انکوباتورها عالوه بر فضای فیزیکی که برای شروع فعالیت کارآفرین تامین می کنند، در نقش مشاوره ای و ارتباط دهنده کارآفرین با شبکه روابط اجتماعی - اقتصادی بین کسب و کارها عمل می کنند.

جستجوی فرصتهای جدید کسب و کار و اشکال جدید کسب و کار; مسئله حائز اهمیت در تاسیس انکوباتورها ، توجه به این نکته است که اصوال فعالیت این مراکز مبتنی بر پرداخت سوبسید به کارآفرینان نیست. بلکه گاهی اوقات تجاری ومطابق با عرف نسبت به اخذ هزینه ها از کارآفرینان اقدام می کنند. آنچه در این مراکز اصل شمرده می شود، فضایی سرشار از موفقیت برای کارآفرینان است.

 فرم ارزیابی مهاجرت کانادا موسسه گنجی

6- آموزش کارآفرینی

 دولت از طریق وزارت آموزش و پرورش و سیستم آموزشی و موسسات وابسته به آن می تواند مفهوم کارآفرینی را ازنظر اقتصادی و اجتماعی معرفی کند، یااینکه مبحث توسعه کارآفرینی می تواند به عنوان یکی از دروس به دانش آموزانی که تمایل به درک کارآفرینی دارند، آموخته شود تا بتوانند قابلیتهای خود را ارزیابی کنند.

 برای ارتقا کارآفرینی، می توان ابزار آموزشی با موضوع کارآفرینی را در میان دانش آموزان توزیع کرد. کتابها، جزوات، راهنماها و ماخذهای چگونگی شروع ومدیریت موسسات می توانند در مدارس و کتابخانه ها توزیع شوند. بدین ترتیب دانش آموزان آگاه تر شده و در زمان شروع کار خود آمادگی بیشتری خواهند داشت.

 

7- مشاوره های مالی- فنی و مدیریتی

دولتها روز به روز عالقه مندتر می شوند تا از راه حلهای مختلف به بخشکسب وکارهای کوچک کمک کنند و از آنجا که کسب و کارهای جدید نیازمند مشاوره های مالی - فنی و مدیریتی هستند، دولتها می توانند با ایجاد مراکز مشاوره ای، خدمات مشاوره ای الزم را ارائه کنند. به عنوان نمونه در کشور کانادا، باتوجه به ماهیت متنوع خدمات در زمینه کارآفرینی، اکثر سازمانها و نهادهای حاضر در مجمع صنعت، Industry Portfolio در امرمشاوره فنی - مدیریتی فعالند )مجمع صنعت کانادا متشکل از سازمانهای مختلف دولتی و تحقیقاتی است (. عالوه بر آن شبکه موسوم به شبکه مشاوران فناوری صنعتی که به طور مشترک توسط مجمع صنعت و بخش خصوصی راهبری می شود، با بیش از 150شعبه در سراسر کانادا در امر مشاوره فنی مستقیم فعال است. همچنین می توان به برنامه موسوم به طرح کمکهای تحقیقات صنعتی که توسط شورای ملی تحقیقات کانادا اجرا می گردد اشاره کرد که طی آن 250 مشاور فنی برجسته در 140 موسسه و سازمان دولتی و خصوصی کمک و مشاوره دراختیار کسب وکارها قرار می دهد.

 

8- نقش اطلاع رسانی دولت

 به طور خالصه باید گفت که اطالعات برای بقای کسب وکار، درعین حال برای رشدتوسعه آن اهمیت حیاتی دارد. آمار به دست آمده از ایاالت متحده تاکید می کند که > فقدان اطالعات < می تواند به هزینه کردن بیش ازحد یا سرمایه گذاری بیش از حد دارائیها منجرگردد. کارآفرین باید اطالعات داشته باشد تا براساس آن استراتژی های آینده خود را بناکند. هرچه کسب وکار پیچیده تر باشد، سیستم اطالعاتی اهمیت بیشتری می یابد. یک استراتژی غیرسودآور )استراتژی ضعیف سرمایه گذاری( ممکن است مستقیما یا به طورغیرمستقیم به شکست کسب وکار بینجامد.

 باتوجه به اهمیت فوق العاده اطالعات در ایجاد و اداره کسب وکارهای کوچک، دربسیاری از کشورهای دنیا، دولت و سازمانهای وابسته به دولت چنین رسالتی را برعهده دارند. به عنوان نمونه در کشور کانادا، وزارت صنایع، بانک اطلاعاتی کسب وکارها را برروی اینترنت راه اندازی کرد که Strategis نام دارد و طیف وسیعی از اطالعات تجاری، فنی و مدیریتی بر روی آن در دسترس کارآفرینان قرار می گیرد. عالوه بر این مرکز خدمات کسب و کارهای کانادا، به عنوان نقاط خدمات جامع، انواع خدمات و حمایتهای اطالعاتی را به کارآفرینان ارائه می کنند. این مراکز دفاتر متعددی در ایالتهای مختلف که محل مراجعه مستقیم کارآفرینان محسوب می گردد. هزینه این مراکز توسط دولت فدرال و دولتهای ایالتی تامین می شود.

 مراکز تجارت بین المللی در کانادا نیز با مشارکت وزارت خارجه در مراکز استانها راه اندازی شده اند که وظیفه ایجاد کانال ارتباطی بین وابستگان بازرگانی کانادا در سایرکشورها با کارآفرینان داخلی را برعهده دارند.

 

9- سیاستهای توسعه کارآفرینی در کانادا

مطالعات این گروه نشان میدهد که سیاستهای توسعه کارآفرینی در کانادا با دو ویژگی شناخته میشود:

الف( گروهبندی مفصلی از جمعیت و کسب و کارها به عنوان گروههای هدف بر سیاست معین انجام شده است. به این معنی که سیاستها برای گروههای مختلف اجتماعی جداگانه تعریف شده اند.

ب( سیاستها در سطوح مختلف فدرال، منطقهای، ایالتی و محلی خرد شده اند، به نحوی که تمامی منابع در دسترس این کشور جهت توسعه کارآفرین به طریق همافزا-1- مورد استفاده قرار گیرند.

در کشور مورد مطالعه گروه بندی نسبتا مفصلی برای تعیین گروههای هدف سیاستهای توسعه کارآفرینی صورت گرفته است. این گروهها عبارتند از:

• کارآفرینان بالقوه شامل:

- زنان

- جوانان

- کارکنان شرکتها

- سایر گروهها بر حسب مورد

• کارآفرینان بالفعل شامل شرکتهای کوچک و متوسط و بزرگ

• سازمانها و تشکیالت صنفی

• کسب و کارهای خارج از کانادا • کل جامعه • رسانههای عمومی • مراکز آموزشی و اساتید

 

سیاستهای توسعه کارآفرینی در بین گروههای هدف مذکور اصوالاز 3 موضوع است:

1- راهبرد کلی این کشور برای توسعه نوآوری در تمام سطوح، اصلاح ساختاری بازار برای سالمسازی و رقابتی کردن آن و حمایت از صنایع کوچک و متوسط به دلیل نقش 50 درصدی آنها در ایجاد اشتغال جدید و سهم 43 درصدی آنها از کل تولید اقتصادی در بخش خصوصی و انعطاف ذاتی آنها در مواجهه با تحولات محیطی

2- ضرورت مشارکت کلیه اجزاء و عناصر جامعه در سطوح مختلف فدرال، منطقهای، ایالتی و محلی اعم از بخش دولتی یا خصوصی

3- توجه به نیازها و وضعیت متفاوت هر یک از گروههای هدف در سیاستهای توسعه کارآفرینی و تدوین سیاستها با توجه به وضعیت هر یک محورهای اصلی سیاستگذاری در این کشور جهت توسعه کارآفرینی به قرار زیر است:

• افزایش آگاهیها و انگیزه در تام جمعیت برای کارآفرینی با تأکید ویژه بر جوانان

• آموزش بیشتر در تمام زمینه هایی که به رقابتی شدن اقتصاد این کشور منجر میگردند.

کوچک و متوسط با تأکید بر کسب و کارهای نوآور و در حال رشد

 • حمایت افزونتر در زمینههای فنی ـ مدیریتی ـ مالی از کسب و کارهای

• بهبود ارتباطات بین کارآفرینان و کسب و کارهای کوچک و متوسط

• اصالح و بهبود کیفیت خدمات حمایتی ارائه شده به کارآفرینان

• حمایت از تحقیقات و بسط دانش کارآفرینی

 

 

10- برنامه های توسعه کارآفرینی در کانادا

10-1- حمایت مالی

وظیفه اصلی حمایت مالی از کارکنان بالقوه و بالفعل در کانادا بر عهده بانک ویژهای تحت عنوان بانک توسعه کسب و کارهای کانادا )2( میباشد که در یک سطح ملی عمل می‌کند. این بانک حدود 80 شعبه در سراسر کانادا دارد و برنامه های متعددی برای حمایت مالی از کارآفرینان بالقوه و بالفعل با مشارکت سایر سازمانها و نهادهای مسئول به اجرا گذاشته است. از جمله این برنامه ها میتوان به موارد زیر اشاره نمود:

• وامهای بدون بهره به کارآفرینان جوان

به دانش آموزان و دانشجویان کانادایی تا سقف 3000 دلار وام بدون بهره اعطاء میگردد تا در فصل تعطیالت کسب و کاری را تأسیس و راه اندازی کنند. این کسب و کارها میتوانند پس از تعطیالت نیز ادامه داشته باشند.

• وام به کسب و کارهای کوچک و متوسط

بخشی از وامهای بانک توسعه کسب و کارهای کانادا جهت تأمین سرمایه شرکتهای تازه تأسیس و بخش دیگر برای کسب و کارهای در حال رشد اعطاء میگردد. بانک مورد مطالعه در عین حال دارای برنامه های مشترکی با سازمانهای فدرال و دولتهای ایالتی و تشکیالت توسعه منطقهای است که هر یک برآوردن نیازهای معینی طراحی و به اجرا گذاشته میشوند. این بانک علاوه بر مشارکت در تأمین مالی کارآفرینان در مشاوره با کارآفرینان در خصوص

مدیریت مالی نیز مشارکت دارد. در واقع این بانک کارآفرینان متقاضی را در همان ابتدا تحلیل شخصیت نموده و مشخص میسازد که تا چه حد از خصوصیات کارآفرینی دارند تا دو سال پس از اعطاء وام نیز اقدام به ارائه مشاوره مالی به کارآفرین می‌کند. همچنین بانک مورد مطالعه در برنامه های انگیزشی همچون تشویق کارآفرینان برجسته در جامعه نیز مشارکت دارد و بخشی از جوایز این مسابقات را تأمین می‌کند.

 

10-2- حمایت اطلاعاتی

وظیفه اصلی اطلاع رسانی به کارآفرینان و کسب و کارهای کوچک و متوسط در کانادا بر عهده سازمانهای زیر است:

• مرکز خدمات کسب و کارهای کانادا)3(

12 مرکز خدمات کسب و کارهای کانادا به عنوان نقاط خدمات جامع، انواع خدمات و حمایت های اطلاعاتی را به کارآفرینان ارائه می‌کنند. این مراکز دفاتر متعددی در ایالتهای مختلف دارند که محل مراجعه مستقیم کارآفرینان

محسوب میگردد. هزینه این مراکز توسط دولت فدرال و دولتهای ایالتی تأمین میگردد.

• مراکز تجارت بین المللی)4(

این مراکز که با مشارکت وزارت امور خارجه در مراکز استانها راه ندازی شده اند وظیفه ایجاد کانال ارتباطی بین وابستگان بازرگانی کانادا در سایر کشورها با کارآفرینان داخلی را بر عهده دارند.

• وزارت صنایع)5(

وزارت صنایع عالوه بر عضویت در مجمع صنعت و مشارکت در بخش عمده ای از برنامههای توسعه کارآفرینی، بانک اطلاعاتی کسب و کارها برروی اینترنت را راه اندازی کرده است و طیف وسیعی از اطالعات تجاری، فنی و مدیریتی

بر روی آن در دسترس کارآفرینان قرار دارد.

عالوه بر مراکز فوق الذکر که در ارتباط مستقیم با کارآفرینان قرار دارند، سایر سازمانهای عضو در مجمع صنعت نیز به طور مستقیم یا غیرمستقیم و از طریق انتقال اطالعات به مراکز قبلی در اجرای برنامه های حمایت اطلاعاتی سهیم

هستند. به طور مثال مؤسسه آمار کانادا وظیفه تأمین داده های آماری مربوط به داخل کانادا یا خارج از آن را بر عهده دارد. غالب این سازمانها به تناسب وظیفه اطلاع رسانی خود دارای وبگاه اینترنت بوده و این وبگاهها در دسترس

همگان قرار دارد.

 

10-3- مشاوره فنی ـ مدیریتی

 با توجه به ماهیت متنوع این خدمات، اکثر سازمانها و نهادهای حاضر در مجمع صنعت در امر مشاوره فنی ـ مدیریتی فعال میباشند. از جمله میتوان به شبکه موسوم به شبکه مشاوران فن اوری صنعتی اشاره نمود که به طور مشترک

توسط مجمع صنعت و بخش خصوصی راهبری شده و با بیش از 150 شعبه در سراسر کانادا در امر مشاوره فنی مستقیم فعال است. همچنین میتوان به برنامه موسوم به طرح کمکهای تحقیقات صنعتی اشاره نمود که توسط شورای ملی تحقیقات کانادا اجرا میگردد و طی آن 250 مشاور فنی برجسته در 140 موسسه و سازمان دولتی و خصوصی کمک و مشاوره فناورانه در اختیار کسب و کارها قرار میدهند.

 

 

10-4- تسهیل دسترسی شرکتهای کوچک و متوسط به قراردادهای دولتی در این زمینه سازمان موسوم به اداره امور عمومی و دولتی کانادا که مسئول انجام 7000 قرارداد دولتی به ارزش 8 میلیارد دالر در سال است از طریق

2 برنامه در حمایت از کسب و کارهای کوچک فعال است. این دو برنامه عبارتند از:

• مراکز اطلاع رسانی قراردادهای دولت کانادا )6(

طی این برنامه از طریق مراکز توسعه کسب و کارها، اطلاعات مربوط به قراردادهای دولتی در اختیار کسب و کارهای کوچک و متوسط قرار میگیرد.

• راهبرد مناقصات الکترونیکی دولت )7(

در این برنامه وبگاه اطلاع رسانی ویژهای برای مناقصات دولتی بر روی اینترنت راه اندازی شده است.

 

10-5-سالم سازی بازار و رقابتی کردن آن

 در این زمینه سازمانهای متعددی برحسب شرح وظیفه اصلی خود مشارکت دارند. مهمترین سازمانهای حاضر در این سیاست عبارتند از:

 

 اداره حقوق مالکیت معنوی کانادا

• هیئت رقابت

• اداره کاالهای مصرفی

• اداره شرکتها

• اداره اوزان و مقادیر

• اداره امور مصرف‌کنندگان

• اداره نظارت بر ورشکستی

• شورای استانداردهای کانادا

 

10-6- انگیزش و آگاهسازی کارآفرینان بالقوه در این زمینه برنامهها بر محورهای زیر استوار است:

- الگوسازی از طریق مسابقات و کارگاهها

- آموزشهای فنی ـ مدیریتی

- حمایت اطلاعاتی و مشاوره

- تأمین مالی

 در این زمینه نیز سازمانهای متعددی مشارکت دارند که از آن جمله میتوان به سازمانهای زیر اشاره نمود:

1- بانک اطلاعات ملی دانش آموختگان

بانک اطالعاتی از دانش آموختگان دورههای مختلف جهت آگاه کردن کسب و کارها

2- شورای ملی تحقیقات کانادا

حمایت از پروژههای تحقیقاتی جوانان به صورت مالی و مشاورهای

3- مرکز تحقیقات ارتباطات

برگزاری دورههای کارآموزی برای کارآفرینان جوان در عرصه فن اوری  اطالعاتی

4- بانک کسب و کارهای کانادا

ارائه وام بدون بهره و مشاوره در زمینه مدیریت مالی

5- شورای تحقیقات علوم اجتماعی و انسانی مشاوره و بازشناسی جوانان کارآفرین

 

 فرم ارزیابی مهاجرت کانادا موسسه گنجی

11- تجارب حاصل از برنامه های توسعه کارآفرینی در کانادا

بررسیهای این گروه نشان میدهد که جمعبندی نتایج و دستاوردهای اجرای برنامه ها و سیاستهای توسعه کارآفرینی در کانادا اساسا در سطوح منطقهای صورت گرفته است و اگر یک جمعبندی نهایی از آن در سطح ملی

صورت گرفته باشد منابع و گزارشهای مربوط به آن علی رغم تلاش مستمر این گروه به دست نیامده است.

 در بین گزارشهایی که توسط کارشناسان این گروه از طریق جستجو در اینترنت و مراجعه به وبگاههای دولت کانادا جمعآوری شد، گزارش جامع نتایج اجرای برنامههای توسعه کارآفرینی در منطقه موسوم به »اتالنتیک کانادا«

موجود بود که از جذابیت ویژهای برخوردار است. منطقه مذکور که شامل چهار ایالت از ایالت 10 گانه کانادا میباشد، از نظر مساحت برابر با 5 درصد از کل مساحت کانادا بوده و با جمعیتی بالغ بر 2/4 میلیون نفر سهمی برابر با 8/1

درصد از کل جمعیت این کشور را در سال 1996 میلادی به خود اختصاص داده است. طی دوره 30 ساله 1961 ـ 1991 اگر چه جمعیت کانادا بیش از 49/7 درصد رشد داشته، اما جمعیت این منطقه تنها 22/4 درصد افزایش یافته

است. جمعیت اندک و در نتیجه، کوچکی بازار در این منطقه عامل مهاجرت ساکنین به نواحی دیگر بوده است. ویژگی دیگر این منطقه درصد قابل توجه روستانشینی در آن است. در حالی که نرخ روستانشینی در کانادا 25 درصد

است، این رقم برای منطقه مورد مطالعه 45 درصد است. اقتصاد این منطقه همانند اقتصاد توسعه نیافته بسیاری از کشورها متکی به مواد خام و اولیه بوده و درآمد عمده ساکنین این ایالتها از ماهیگیری، معدن کاوی، جنگلداری و

کشاورزی حاصل میشود. از نظر جغرافیایی استانهای مورد مطالعه متشکل از 892 نقطه مسکونی بوده است که 96 درصد از این نقاط کمتر از 10 هزار نفر جمعیت داشته و در سال 1991 در بیش از 349 نقطه حداقل 25 درصد ز نیروی کار محلی فقط در یک واحد صنعتی شاغل بوده اند که حاکی از عدم تأسیس واحدهای صنعتی در منطقه است.

 در سال 1995 میلادی اگر چه این ایالتها سهمی برابر با 8.1 درصد از کل جمعیت کانادا را دارا بودهاند، اما تنها 6 درصد از کل تولید ناخالص داخلی کانادا متعلق به این ایالتها بوده است. در طی یک دوره 20 ساله منتهی به سال

1995 نرخ متوسط رشد ساالنه اقتصاد ملی کانادا 2.7 درصد و برای منطقه مورد مطالعه 2.1 درصد بوده است. و در حالی که نرخ بیکاری در کانادا حدود 9/5 درصد است این رقم در منطقه مورد مطالعه 13.4 درصد میباشد. وضعیت

نامناسب اقتصادی این منطقه در مقایسه با بسیاری از شاخصهای اقتصادی در سطح ملی از یک طرف و اتخاذ یک راهبرد توسعه کارآفرینی کاملا مطرح در گزارشهای رسمی مؤسسه مسئول توسعه منطقه آتالنتیک به همراه مشابهت ساختار اقتصادی ایالتهای واقع در این منطقه آن را به مورد مناسبی برای مطالعه تجارب حاصل از اجرای سیاستهای توسعه کارآفرینی تبدیل کرده است که در این گزارش مورد توجه قرار گرفته است.

 بررسی تجارب حاصل از توسعه کارآفرینی در این منطقه عقب مانده علاوه بر مزایای فوقالذکر، از نظر دیگری نیز حائز اهمیت است و آن این‌که به دلیل مطالعه عمیق تجارب حاصل و ارایه آنها در گزارشهای حجیم مؤسسه این نکته که شاخصهای موفقیت سیاست های توسعه کارآفرینی همگن نبوده و قابل تعریف در سطوح مختلف میباشند را عیان میسازد.

 

1- تأسیس و انحلال شرکتها

 در منطقه تحت پوشش مؤسسه توسعه منطقه آتالنتیک از سال 1989 راهبرد منسجم و جامعی در زمینه توسعه کارآفرینی تدوین و به اجرا گذاشته شده است.

از شاخصهای مهمی که میتواند برای ارزیابی میزان موفقیت کوتاه مدت این راهبرد به کار گرفته شود تغییرات خالص تأسیس و انحلال شرکتهاست. در فاصله سالهای 1983 تا 1993 میالدی تعداد کل شرکتها در کانادا از 926653

شرکت به 926935 شرکت افزایش داشته است که نرخ رشد 0.03درصدی را نشان میدهد. در مقایسه، تعداد شرکتهای منطقه مورد مطالعه در دوره مذکور از 86308 شرکت به 89036 شرکت افزایش داشته است که حاکی از 3.16درصد افزایش است. این رقم بسیار فراتر از شاخص ملی کانادا میباشد.

 

11-2- بقاء شرکتها

 از ابعاد قابل توجه کارآفرینی مدت بقاء شرکتها پس از تأسیس است. متوسط مدت زمان بقاء شرکتها در کل کانادا برای دوره 1989 تا 1993 در حدود 5/6 سال بوده است که رقم مورد انتظار در منطقه مورد مطالعه 5/2 سال بوده است. به نظر میرسد در مقایسه ارقام مربوط به این شاخص باید به 2 مسئله توجه نمود.

اولا منطقه از زیر ساخت اقتصادی نامطلوبتری نسبت به کل کشور برخوردار بوده و ثانیًا به نظر میرسد مدت زمان بقاء شرکتها در فاصله زمانی طولانیتری نسبت به اجرای سیاستهای توسعه کارآفرینی حساسیت نشان دهد.

 

11-3-رشد شرکتها

 در منطقه مورد مطالعه کسب و کارها بر 3 دسته تقسیم میگردند:

• کسب و کارهای کوچک با حداکثر 99 نفر نیروی انسانی

• کسب و کارهای متوسط با کارکنانی بین 100 تا 499 نفر

• کسب و کارهای بزرگ با بیش از 500 نفر نیروی انسانی

بر مبنای این تقسیم بندی میزان رشد شرکتها بر حسب تعداد شرکتهایی که در سال بعد به دسته باالتر صعود کرده باشند اندازهگیری میگردد. گزارشهای مؤسسه نشان میدهد که به باور این سازمان اوضاع بد اقتصادی و رکود عمومی حاکم بر کانادا در سالهای اول دهه 1990 دلیل نزول عملکرد بوده است و رشدی مشاهده نشده است.

 

11-4-خود اشتغالی

 پدیدة خود اشتغالی از جهات متعددی حائز اهمیت است. در متون ادبیات پژوهشی کارآفرینی از علل محیطی گرایش و همت افراد به کارآفرینی به مواردی همچون بیکار شدن و یا عدم تکافوی درآمد نیز اشاره شده است.

 

11-5- سطح اشتغال

 کاهش یا افزایش نرخ بیکاری جمعیت فعال نیز شاخص دیگری در اندازهگیری موفقیت سیاستهای توسعه کارافرینی است. گزارشهای موجود حاکی از افزایش خالص تعداد بیکاران منطقه در فاصله سالهای 1990 تا 1993 میلادی به میزان 46500 نفر است ک ً ه عموما ناشی از کاهش اندازه کسب و کارها و عدم رشد آنها بوده است. نکته مهمی که در گزارشهای رسمی مشاهده میشود وضعیت کاملا متمایز کسب و کارهای دارای کمتر از 5 نفر نیروی انسانی در مقایسه با سایر طبقات است. خالص اشتغال )اشتغال بدست آمده منهای بیکاران( در گروههای مختلف کسب و کارهای منطقه در جدول زیر ارائه شده است:

طبقه

کمتراز5نفر

5تا19نفر

20تا49نفر

50تا99نفر

100تا499نفر

بیش زا 500نفر

کل

خالص اشتغال ایجاد شده

22

-10

-2

-6

-14

-37

-46

 

 

 

در دورههای رکود و بحران اقتصادی که بسیاری از کسب و کارهای بزرگ ناگزیر از کاهش نیروی کار میباشند، خود اشتغالی میتواند در تأمین بخشی از نیازهای معیشتی نیروی کار مؤثر باشد و از عوارض اجتماعی دوره رکود بکاهد.

خود اشتغالی در دورههای رونق اقتصادی نیز به دلیل محسنات ذاتی آن نظیر انعطاف در زمان کار میتواند برای بخشی از جمعیت جذابیت داشته و به عنوان شیوه کار آنها شناخته شود.

 تخمین زده میشود حدود 1900000 نفر در کانادا خود اشتغال باشند و ارقام موجود نشان میدهد که میزان خوداشتغالی در کانادا طی دوره 1989 تا 1995 مبلای بیش از 19/4 درصد و در منطقه حدود 15/8 درصد افزایش یافته است.

گزارش های موجود اساسا افزایش خود اشتغالی را به عنوان پدیدهای طبیعی در دورههای رکود و بحران اقتصادی محسوب می‌کنند. اما باید توجه داشت که سیاستهای حمایت از خود اشتغاالن همچون تغییر بیمههای بیکاری به

کمکهای نقدی برای شروع کسب و کاری جدید و یا صندوقهای تغییر وام و اعتبار، این تجربه جدید را برای بسیاری از نیروهای کار قبلی کسب و کارها جذابتر نموده و میل به کارآفرینی را در کل جمعیت افزایش میدهد. به نظر میرسد نیروی کار اخراج شده از کسب و کارهای بزرگ در دوران رکود و بحران اقتصادی که بتوان با سعی و تالش دوره مذکور را گذرانده و در دوره رونق کسب و کار خود را رشد دهید به الگوهای موفقی از کارآفرینی در جامعه تبدیل گردد.

 

11-6- مشاغل خانگی

 نکته قابل توجه در بررسی مشاغل خانگی منطقه مورد مطالعه این است که بیش از 46 درصد از آنها بیش از 3 نفر را در استخدام خود دارند. مؤسساتی نظیر مهدهای کودک، مراقبت از سالمندان، خدمات مهندسی و بیمه و نظایر آن

در مشاغل خانگی منطقه مورد مطالعه حائز اهمیت میباشند.

 جذابیتهای اصلی این شیوه اشتغال علاوه بر ابعاد فردی همچون نزدیکی شخص به محیط خانه و امکان حضور همزمان در کار و مسئولیتهای خانوادگی در ابعاد کلان نیز قابل تصور است. این مشاغل به دلیل تسهیم هزینه های

سرمایه گذاری الزم برای تأسیس و راه اندازی با سرمایه مورد نیاز برای خرید ا اجاره محل سکونت، نوعی مزیت رقابتی در مؤلفه هزینه ها ایجاد می‌کند.

همچنین ظهور فناوریهای جدید ارتباطی این امکان را فراهم می‌کند تا افراد از داخل منازل بتوانند تخصص و مهارت خود را عرضه کنند و در مراکز پر تراکم جمعیتی کاهش بار ترافیکی از مزایای مشاغل خانگی است. مشاغل خانگی در حکم ایجاد مرکزرشد کسب و کارهای کارآفرینانه و موفق بعدی نیز میتوانند باشند.

شرکت اپل از گاراژ یک خانه مسکونی قد برافراشته و استفاده از اصطلاح فضای تعمیرگاهی برای تشویق کارآفرینان جهت استفاده از فضاهای مرده و بالاستفاده متداول است این شیوه کار می تـواند یک شیوه مستمر کار برای کارآفرینان با ویژگیهای معین نظیر ناتوانی جسمی نیز باشد. در مطالعات مؤسسه مشخص شده است که 35 درصد از مشاغل خانگی واقع در نمونه بیش از 10 سال سابقه فعالیتی داشته و بخش قابل توجهی از آنها دارای ناتوانی جسمی بوده اند.

مطالعات این مؤسسه نشان میدهد که این مشاغل با محدودیتهای اصلی زیر مواجه میباشند:

- قوانین ناسازگار شهری

- عدم حمایت دولتی

این در حالی است که 80 درصد از کارآفرینان مشاغل خانگی اظهار داشته بودند که در جستجوی بازارهای جدید و محصوالت جدید میباشند.

11-7- مقایسه عملکرد برنامهها و سیاستها با توجه به گروههای هدف زنان، جوانان، بازنشستگان، اقلیتهای قومی و مذهبی و معلولین به دلایل متعددی به عنوان گروههای هدف در سیاستهای کارآفرینی تفکیک و به طور

اختصاصی مورد حمایت قرار میگیرند.

 در راهبرد توسعه کارآفرینی کانادا به دلیل تنوع گسترده جمعیتی تقسیم بندی تفصیلی از گروههای هدف وجود داشته و ابعادی از ارزیابی سیاستها معطوف به تغییرات در وضعیت کاری و معیشتی این گروه هاست.

11-8- ارزیابی عملکرد ساز و کارها

 ساز و کارهایی همچون مراکز توسعه کسب و کار و مراکز اطلاعات کسب و کار که در جهت اجرای برنامههای مختلف در قالب سیاستهای توسعه کارآفرینی ایجاد میگردند موضوع مستقلی در ارزیابی برنامهها و سیاستها

میباشند.

 

جمع بندی

 توسعه زیرساخت مناسب رشد کارآفرینی در عمل کشور کانادا را به بهشت کارآفرینی و خطرپذیری در عرصه کسب وکارهای نوین مبدل نموده است.

چینش محیط حمایت از کارآفرینی به نحوی بوده است که دسترسی آسان به امکانات و تسهیالت مورد نیاز برای هر شرکت نوپا و Startup براحتی ممکن و میسر است. کانادا زمانی حدود 12 سال را صرف ایجاد چنین فضائی نمود و

اینک اتمسفری در حیطه کارآفرینی در این کشور در جریان است که هر صاحب ایدهای را به دایر نمودن کسب و کاری نو دعوت می‌کند.

 

 

منـابـع :

1- ساز و کار مدیریت توسعه کارآفرینی در کشور، معاونت برنامه ریزی منابع انسانی و توسعه کارآفرینی وزارت کار و اموراجتماعی، مرداد 1386

2- نقش دولت در توسعه آموزش کارآفرینی، دکتر محمود احمد پورداریانی سیدمحمد مقیمی، مجله تدبیر، شماره 117 خرداد 86

3- کارآفرینی و تجربیات موفق، سایت مرکز کارافرینی دانشگاه تبریز

http://pti.tbz med.ac.ir/pdf/entrenprn mrkaze doc2.pdf

4- مفاهیم کارآفرینی و فرشتگان کارآفرین، سایت فنبازارملی ایران،

http://tec mart.ir/fa/?c=content&id=7

5- فناوری اطالعات و کارآفرینی، دکتر زعفریان، عضو هیات علمی دانشکده کارآفرنی تهران، دومین

کنفرانس کارآفرینی دانشگاه تهران، بهمن 1387

6- نقش دولت در توسعه آموزش کارآفرینی، دکتر محمود احمد پورداریانی سیدمحمد مقیمی عضو

هیات علمی دانشگاه امیرکبیرعضو هیات علمی دانشگاه تهران ، منبع: مجله تدبیرشماره 14

7- INTERNATIONAL LABOUR OFFICE,NETWORKING  FORENTREPRENEURSHIP development:SELECTED entrepreneurshipde-velopment PROGRAMMS AND GUIDELINES FOR TRANSFER, GENEVA,2005.

8. PROKOPENKO JOSEPH & PAVLIN IGOR, entrepreneurshipdevelopment IN PUBLIC ENTERPRISES, INTERNATIONAL LABOUR OFFICE,2007.

9. The State of Entrepreneurship in Canada

10. The State of Entrepreneurship in Canada  ,February 2010 http://www.cibc.com/ca/pdf/entrepreneurship-study.pdf

11. Industry Canada. Key Small Business Statistics. Ottawa: Industry Canada, 2009. (www.ic.gc.ca/sbstatistics)

Munroe-Blum, Heather, and Peter MacKinnon. “Canada’s Innovation Deficit.” Policy Options. June 2009.

12. pp. 8–10.Global Sales Strategies for Ambitious Canadian Entrepreneurs , KENNETH P. MORSESenior Lecturer & Managing Director, MIT Entrepreneurship Center, Cambridge, Massachusetts, USA-2010
canada_ganji_instagram

سوال خود را از وکیل کانادا اینجا مطرح کنید:
پیام شما ثبت شد و پس از تایید در سایت منتشر می شود
تعداد پرسش ها: 2
نحفی1394/05/16
سلام من 35 سال دارم و کارشناس ارشد فیزیک هستم و چند سال سابقه تدریس به صورت حق التدرس دارم. من به چه صورت می توانم اقدام کنم
  • گنجی
  • 1394/05/17

اگر آیلتس 7.5 داشته باشید از روش اکسپرس اینتری فدرال.

سینا1393/08/30
پدر من در ضمینه باغداری و کشاورزی مهارت دارد ما باید از چه روشی اقدام کنیم
  • گنجی
  • 1393/08/30

از طریق بریتیش کلمبیا می توانید مقیم کانادا شوید.

نظرسنجی مهاجرت کانادا

کدام استان شانس دریافت اقامت با ورک پرمیت ناشی از توریستی ایرانیان دارد؟

  • برنامه مهاجرتی استان های آتلانتیک
  • برنامه مهاجرت ساسکاچوان
  • برنامه مهاجرت بریتیش کلمبیا
  • اخذ جاب آفر کانادا
شرکت کنندگان : تن